سخن زن/۳۹: همه پناه‌جو، همه زخمی؛ روایت یک دختر مهاجر از مرزهای مرگ و امید
8am Media | پادکست ۸صبح

سخن زن/۳۹: همه پناه‌جو، همه زخمی؛ روایت یک دختر مهاجر از مرزهای مرگ و امید

E 2025-06-23
گریه‌ کودکی مکان‌مان را لو داد. دستگیر شدیم. از نیمه‌شب تا سه صبح، زیر برف و سرما ایستادیم. صدای گریه‌ کودک گم‌شده، دل شب را می‌درید. مادرها دنبال فرزندان‌شان می‌گشتند. پولیس بالای سرمان اسلحه گرفته بود؛ چشم‌ها پر اشک، لب‌ها بسته، پاها بی‌جان. یکی از ماموران مردی را زیر برف با مشت و لگد می‌زد. زار زدم، فریاد کشیدم: «بس است، لطفاً!» اما گوش کسی بدهکار نبود. بکس‌های‌مان را آتش زدند تا برای کودکان یخ‌زده گرما بسازند. تمام دارایی‌مان خاکستر شد. ما را پیاده تا پ...
View more
Comments (3)

More Episodes

All Episodes>>

Get this podcast on your phone, Free

Create Your Podcast In Minutes

  • Full-featured podcast site
  • Unlimited storage and bandwidth
  • Comprehensive podcast stats
  • Distribute to Apple Podcasts, Spotify, and more
  • Make money with your podcast
Get Started
It is Free