غزل شماره ۰۲۵
شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست
صلای سرخوشی ای صوفيان باده (وقت) پرست
اساس توبه که در محکمی چو سنگ نمود
ببين که جام زجاجي چه طرفهاش بشکست
بيار باده که در بارگاه استغنا
چه پاسبان و چه سلطان، چه هوشيار و چه مست
از (در) اين رباط دودر چون ضرورت (مقرر، مقدر) است رحيل
رواق و طاق معيشت چه سربلند و چه پست
مقام عيش ميسر نمیشود بی رنج
بلی به حکم بلا بستهاند عهد الست
به هست و نيست مرنجان ضمير و خوش میباش
که نيستیست سرانجام هر کمال که هست
شکوه آصفی و اسب باد و منطق طير
به باد رفت و از او خواجه هيچ طرف نبست
به بال و پر مرو از ره که تير پرتابی
هوا گرفت زمانی ولی به خاک نشست
زبان کلک تو حافظ چه شکر آن گويد
که گفته سخنت میبرند دست به دست
المنة لله که در میکده باز است ۰۴۰
باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است ۰۳۹
بی مهر رخت روز مرا نور نماندست ۰۳۸
بیا که قصر امل سخت سست بنیاد است ۰۳۷
تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست ۰۳۶
برو به کار خود ای واعظ این چه فریاد است ۰۳۵
رواق منظر چشم من آشیانهی توست ۰۳۴
خلوتگزیده را به تماشا چه حاجت است ۰۳۳
خدا که صورت ابروی دلگشای تو بست ۰۳۲
آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است ۰۳۱
زلفش هزار دل به یکی تار مو ببست ۰۳۰
ما را ز خیال تو چه پروای شراب است ۰۲۹
به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست ۰۲۸
در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست ۰۲۷
زلفآشفته و خویکرده و خندانلب و مست ۰۲۶
مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست ۰۲۴
خیال روی تو در هر طریق همره ماست ۰۲۳
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست ۰۲۲
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست ۰۲۱
Create your
podcast in
minutes
It is Free
Good Mood Revolution
Your Sleep Guru Podcast
Anxiety Slayer™ with Shann and Ananga
Men Do Talk Podcast
The Dr. John Delony Show
On Purpose with Jay Shetty