طوطی و بقال
داستان‌های مثنوی

طوطی و بقال

2021-03-29
بود بقالی و وی را طوطیی خوش‌نوایی سبز و گویا طوطیی بر دکان بودی نگهبان دکان نکته گفتی با همه سوداگران در خطاب آدمی ناطق بدی در نوای طوطیان حاذق بدی خواجه روزی سوی خانه رفته بود بر دکان طوطی نگهبانی نمود گربه‌ای برجست ناگه بر دکان بهر موشی طوطیک از بیم جان جست از سوی دکان سویی گریخت شیشه‌های روغن گل را بریخت از سوی خانه بیامد خواجه‌اش بر دکان بنشست فارغ خواجه‌وش دید پر روغن دکان و جامه چرب بر سرش زد گشت طوطی کل ز ضرب روزکی چندی سخن کوتاه کرد مرد بقال از ندامت آه کرد ریش بر می‌کند ...
View more
Comments (3)

More Episodes

All Episodes>>

Get this podcast on your phone, Free

Create Your Podcast In Minutes

  • Full-featured podcast site
  • Unlimited storage and bandwidth
  • Comprehensive podcast stats
  • Distribute to Apple Podcasts, Spotify, and more
  • Make money with your podcast
Get Started
It is Free