دانا می گوید: «و دارم فکر می کنم چرا هیچ وقت پیرهنت رو اتو نمی زنی؟» کریس می گوید: «پس سایه داشتن یعنی این؟ خب، قبلا فقط یه کم جلوش رو اتو میزدم، چون بقیه اش همیشه زیر کت بود. بعدش هم فکر کردم خوب من که کراوات هم می زنم، پس اصلا چرا خودم رو اذیت کنم؟ واقعا می فهمه کسی؟» دانا می گوید: «البته که می فهمه. من می فهمم.» کریس می گوید: «خوب دانا تو یه افسر پلیسی. وقتی یکی رو پیدا کنم پیرهن هام رو اتو می کنم.» دانا می گوید: «تا پیرهن هات رو انو نکنی، کسی رو پیدا نمی کنی.» کریس می گوید: «عجب مخمصه ای!» و به یک ورودی طولانی می پیچد. «بگذریم، من همیشه دقت کردم وقتی پیرهن رو بپوشی خودش خودبه خود توی تنت صاف میشه.»
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.