دانا به دو مهمانش اشاره می کند که بنشینند. آنها در اتاق بازجویی ب هستند، یک اتاق مربعی، بدون پنجره، با یک میز چوبی که به زمین پیچ شده است. جویس چنان با هیجان به دور و برش نگاه می کند که انگار آمده گشت و گذار. الیزابت آرام و راحت است. دانا نگاهش به در سنگین است و منتظر است تا بسته شود. وقتی در تق بسته می شود صاف به الیزابت نگاه می کند.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.