خلاصه داستان:این کتاب، داستانی واقعی درباره مبارزه اعجابانگیز پروفسور «شوارتز موری» با بیماری سخت و لاعلاج «ای ال اس» است. این بیماری، به تدریج اعضا و اندامهای اصلی بدن را از کار میاندازد؛ اما پروفسور در لحظههای پایانی به نگرشی عمیق دست مییابد.
پروفسور موری پس از ابتلا به بیماری لاعلاج، مرگ خود را پذیرفته است. او خواهد مرد، اما در واپسین روزهای زندگی میخواهد به کمال انسانی برسد. دقت و توجه به کوچکترین جزئیات زندگی که بیشتر اوقات مردم از آنها غافلاند، توجه موری را جلب می کند. وقایعی مانند خورشید و تابش آن، خواندن روزنامه، دیدار با دوستان و روزنامهنگاران، همه، او را به وجد میآورد.
یکی از شاگردان موری که خود غرق زندگی روزمره است، این داستان را روایت میکند. او به طور تصادفی استادِ سالهای دانشجوییاش را در تلویزیون میبیند و تصمیم میگیرد ترمز زندگی ماشینی و دیوانهوارش را بکشد و به دیدن استادش برود.
زمان این دیدارها سهشنبه هر هفته است و هربار درسی ارزشمند از زندگی را دربردارد.
view more