امروز صبح برای قدم زدن به جنگل رفتم.
یک سبد برداشتم و دستکشهای گرمی پوشیدم.
هدفم جمع کردن چند بلوط و برگ درخت،
و دیدن چند زاغ کبود، فنچ، و کبوتر بود.
باد ملایمی میوزید، که بسیار برام خوشایند بود؛
هوا تمیز بود و من، بازدم خودم رو میدیدم.
داستان یک صبح پاییزی
https://ketabak.org/gr2iq
Create your
podcast in
minutes
It is Free